جدول جو
جدول جو

معنی شهیر شدن - جستجوی لغت در جدول جو

شهیر شدن
(خَ خَ کَ دَ)
نامی شدن. مشهور شدن:
علی آن یافت ز تشریف که در روز غدیر
شد چو خورشید درخشنده در آفاق شهیر.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیرک شدن
تصویر شیرک شدن
کنایه از جسور و گستاخ شدن
فرهنگ فارسی عمید
(خَ فَ کَ دَ)
در تداول عوام، جسور شدن. جرأت یافتن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(خُ بَ خوا / خا دَ)
کشته شدن در راه خدا و در راه خدمت به مدینه. (ناظم الاطباء). کشته شدن در راه خدا یا حقیقتی و هدفی مقدس: در این عهد نزدیک ابومنصور... در حدود عراق شهید شد. (کلیله و دمنه). مکاید حسّاد بدان رسید که در دست ناصرالدین شهید شد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 357)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مشهور شدن
تصویر مشهور شدن
نامی شدن خنیدگی نامور شدن شهرت یافتن شناخته شدن نامبردار گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیر شدن
تصویر شیر شدن
جسور شدن جرات یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجیر شدن
تصویر اجیر شدن
مزدور شدن مزدوری کسی را پذیرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسیر شدن
تصویر اسیر شدن
گرفتار شدن بچنگ دشمن افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بصیر شدن
تصویر بصیر شدن
بینا شدن، دانا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دایر شدن
تصویر دایر شدن
بگردش انداختن (مدرسه را دایر کرد)، آباد کردن معمور کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شایع شدن
تصویر شایع شدن
منتشر گشتن فاش گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکار شدن
تصویر شکار شدن
آزرده و خشمگین شدن، بر آشفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیرک شدن
تصویر شیرک شدن
گستاخ شدن جرات یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
با گوهر شدن ثروتمند گردیدن، جواهر فروش شدن، اصالت یافتن نژاده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخیر شدن
تصویر مخیر شدن
آزاد کام کردن گزین توانیدن اختیار یافتن مختار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیرک شدن
تصویر شیرک شدن
((رَ. شُ دَ))
گستاخ شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دایر شدن
تصویر دایر شدن
((~. شُ دَ))
به گردش افتادن، به جریان افتادن، آباد شدن، معمور شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیر شدن
تصویر شیر شدن
((شُ دَ))
دلیر شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حقیر شدن
تصویر حقیر شدن
کوچک شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
Better
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
améliorer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
לשפר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
सुधारना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
memperbaiki
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
ดีขึ้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
verbeteren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
migliorare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
mejorar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
melhorar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
改善
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
poprawiać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
покращувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
verbessern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
улучшать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بهتر شدن
تصویر بهتر شدن
改善する
دیکشنری فارسی به ژاپنی